روابط عمومی شرکت آب و فاضلاب خراسان جنوبی در خبری اعلام کرد برای اولین بار در کشور با همکاری سازمان بین المللی یونیسف قرار است اقداماتی برای کاهش هدررفت آب در یکی از زون های شبکه شهر بیرجند انجام شود خبر جذاب و امیدوار کننده بود اما ادامه مطلب ، چندان چنگی به دل نمی زد : ۴۳ میلیارد ریال تعهد یونیسف در این پروژه و ۲۶ میلیارد ریال برای آبفای خراسان جنوبی که مقرر شده امسال عملیاتی شود.
در تعهد بین استان و سازمان بین المللی انجام مطالعات اقتصادی و محیط زیستی در خصوص اثربخشی پروژه، پایش و نشت یابی همه مشترکین زون F شهر بیرجند، خرید لوازم و تعیین پیمانکار به منظور اجرای نوسازی ۵۴۰ رشته انشعاب فرسوده با اولویت تعیین شده، خرید ۲۰۰ عدد کنتور مشترکین و تعویض کنتورهای خراب و کم مصرف زون F، خرید ۳ عدد شیر فشارشکن و اتصالات به همراه پکیج هوشمندسازی فشار شبکه و نصب در مکان های تعیین شده توسط مشاور، تعیین مسیرهای نیاز به اصلاح شبکه و اجرای آن با تعیین پیمانکار مقرر شده است.
اگرچه که این اقدام یونیسف جای تقدیر دارد و قطعا در صورت عملی شدن پروژه و تحقق این وعده ، مردم فهیم قدردان خواهند بود اما واقعیت این است که در برابر عظمت مصیبت خشکسالی و کم آبی در خراسان جنوبی و بیرجند این اقدام خزنده چندان تاثیرگذار نخواهد بود. به عنوان یک شهروند ساکن در خراسان جنوبی هر چند این اولین اقدام یونیسف را می ستایم اما از مبلغی که تعهد شده در شگفتم چرا که ما ایرانیان و اهل خراسان جنوبی هر چند هم که دستمان تنگ باشد در درخواست و بذل و بخشش از بزرگان، توقع لطف های بیشتر را داریم.
به مصداق همان که می گویند از بزرگان و کریمان زیاد بخواهید توقع ما هم از یک سازمان بین المللی بیشتر از این ها بود به ویژه آن که جمهوری اسلامی ایران و خراسان جنوبی در مسایل مرتبط با این سازمان و از جمله مهمانداری از همسایگان خود کوتاهی نکرده است در این اولین قدم که بسیار هم جای تشکر دارد توقع ها هم بسیار بیشتر ازچهار میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان است که به دلار و یورو رقمی بیش نیست.
نمی دانم عطای این کریمانه را باید به لقایش بخشید یا شرایط دشوارتر از این حرف هاست اما واقعیت دیگر این که شرکت آب و فاضلاب خراسان جنوبی در اطلاعیه هایی از مردم برای کاهش مصرف آب و بحرانی شدن وضعیت ذخایر زمینی هشدار داده است.
قطع برق، کاهش فشار آب، کم شدن منابع آبی استان کم کم می رود که صدای مردم را بلند تر کند تعداد ساکنان آپارتمان هایی که با این معضل ها مواجه اند بیشتر و بیشتر می شود صنعت گرانی که با مشکلات قطع برق مواجه اند، کشاورزانی که چاه موتورشان خاموش است و مزارع شان در تهدید خشکیدن و…. در حالی که هشدار ها برای کاهش مصرف آب علاوه بر برق شروع شده است. اقدام یونیسف جای تقدیر دارد اما بیرجند اولین شهر در کشور است که از آب لوله کشی برخوردار شد؛ شبکه ای که صد سال قدمت دارد در دو دهه گذشته مکرر در مورد فرسوده بودن حدود ۳۰ درصد این شبکه و اعتبارات کلان برای بازسازی و جلوگیری از هدر رفت آب سخن گفته شده است اما در صد پیشرفت کار نسبت به گستردگی و کمبود اعتبار ناچیز است.
خبر قصد و نیت یونیسف برای کمک به بحران آب در بیرجند، هر چند نیک و شایسته است اما به عنوان یک شهروند ساکن در مرکز استان، مطالبه و مطالباتی از دولت و دولت ها را به چشمم می آورد: سهم دولت در این قضیه برای مردم استان چیست؟ برای ساکنانی که عوارض زندگی در مرز با بدترین شرایط را می پردازند ؟ دولت و دولت ها چه کرده اند و حتی اگر کمک چندانی به جز اعتبارات روزمره و عادی نبوده حالا که فرصت جبران و در واقع شرایط استان در بحران است چه می توانند انجام دهند؟
مردم خراسان جنوبی همواره پای نظام و اهداف آن ایستاده اند و حالا در استانی مرزی که از قضا سهمش در صنعت ناچیز است، کشاوزی آن پیشرفت ندارد که هیچ، آب و شریان حیات هم ندارد اما اولین در لوله کشی آب شهری بوده است و حالا با مشکلات فراوان دست و پنجه نرم می کند حالا برای تامین قطره قطره آب به مشکل برخورده است.
اما دولت چه کرده است یا چه کاری باید دولتمردان انجام دهند؟ واقعیت این است که نمی توان منتظر کمک های یونسیف و امثال آن ماند نمی توان چشم به راه آسمان ماند تا شاید دست از بخل بردارد و ببارد باید از توان و امکانات موجود در حد ممکن برای ماندگاری و پایداری جمعیت در سومین استان بزرگ کشور استفاده کرد.